برگشتن

ساخت وبلاگ

گاهی مریض که می شوم روی زمین که می خوابم فریاد می شوم اشک می شوم خرد می شوم اما وقتی بلند می شوم شکل یک گرگ آماده حمله سرکش و وحشی همه چیز بی رنگ می شود فقط یک چیز می ماند دشمن تمام عمرم صرف جنگیدن شد گاهی باید جنگ را رها کرد تا دشمن فکر حمله نکند چند روز فقط چند روز 

+ نوشته شده در  پنجشنبه پنجم مرداد ۱۳۹۶ساعت 10:18  توسط سمیر  | 
برگشتن...
ما را در سایت برگشتن دنبال می کنید

برچسب : سکوت,وحشی, نویسنده : samirblogfa94949493 بازدید : 9 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 0:25

مثلا خواهرم شبیه این بادهای موسمی است .هرز گاهی از غرب گاهی از شرق گاهی از جنوب می وزد روزهایی هم شبیه سکوت حسن یوسف می شود از آن سکوتها که در زمستان می ترسی یخ بزند و دیگر وا نشود گاهی هم شبیه غوغای نگاه های مانده روی کتابهای ویترینهای کتاب فروشی های انقلاب  می شود شبیه ذوق از باز کردن یک دنیای جدی برگشتن...ادامه مطلب
ما را در سایت برگشتن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : samirblogfa94949493 بازدید : 12 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 15:37

هندوانه های امروزی یه ترکیبی داره از جان من نشکاف خبری نیست وجون تو شرایط فراهم نبود وگرنه پیشرفتم چشمگیر می شد می دیدی چی می شدم همین خودمون که منتظریم یکی بیاد استعدادهامون و کشف کنه بعد ببره بذارتمون سر کار با یه حقوق میلیونی همین خود بنده این شخص شخیص با استعداد که تو همه کارا یه سرک میکشم و می برگشتن...ادامه مطلب
ما را در سایت برگشتن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : samirblogfa94949493 بازدید : 15 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 15:37

هر وقت که می آیی اتفاق تازه ای می افتد ......

برگشتن...
ما را در سایت برگشتن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : samirblogfa94949493 بازدید : 8 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 15:37

تکرار .تکراری.معمولی.عین هم بدون پیشرفت اینها اسم مریضی های خطر ناک منه تنبل ناکه آخرش به خاطر همینها میمیرم خیلی بده که دلم میخواهد آدمهای دور و برم یه مدت نباشن ذهنم اونقدر پره که نمی دونم چطوری خالیش کنم عین بدنم عین روحم خسته ام من من من من خسته ام روزهای بی توقف و تکراری پوففففففففففف

+ نوشته شده در  پنجشنبه سی و یکم فروردین ۱۳۹۶ساعت 0:21  توسط سمیر  | 
برگشتن...
ما را در سایت برگشتن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : samirblogfa94949493 بازدید : 11 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 15:37

مردن یه چیزی شبیه فراموش شدنه شبیه خسته شدن شبیه موندن تو یه وضعیته که هر روز تکرار بشه شبیه منه وقتی تو ورودیه حیاط نشستم انقدر خسته ام انقدر ناراحت که گریه نمیکنم داد نمیکشم ولی دارم از درد میمیرم شبیه من که سرم و محکم تو دیوار نمیکوبم شبیه من که دوست دارم تمام اطرافم بمیرن و داغون بشن شبیه من که دارم میمیرم

+ نوشته شده در  یکشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 16:53  توسط سمیر  | 
برگشتن...
ما را در سایت برگشتن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : samirblogfa94949493 بازدید : 5 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 15:37

دارم میرم سر کار و خیلی وقت چیزی ننوشتم به محل کارم میگم آهنی یه کانکس کوچولو وسط محوطه دانشگاه که درش قفل میکنم خیلی دوسش دارم باعث میشه آرامش داشته باشم راحت فکر کنم راحت کار کنم درس بخونم کتابهای دیگرو راحت بخونم من از اون دسته آدمهام که تنهایی هیچوقت اذیتم نمیکنه.تازگیا چیزای جالبی تو خودم کشف ک برگشتن...ادامه مطلب
ما را در سایت برگشتن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : samirblogfa94949493 بازدید : 7 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 15:37